سيب سرخ...............
نوشته شده توسط : مريم

سيب سرخ زندگي

 

ديروز درخت سيب خشكيد و فقط چوب هايش ماند خشكيد فقط دردهايش ماند دردهايي كه مي ديدي اما احساسشان نمي كردي .

امروز رفتم و به چوبهايش تكيه دادم امروز رفتم و در آغوشش زندگي ها كردم .

حركت مور را نگاه كردم صداي خش خش برگ هاي زير پايم را تا عمق وجود احساس كردم امروز براي لحظاتي سكوت كردم امروز من شدم پرنده اي كه لانه مي كند بر شاخه هايش امروز من شدم موري كه زندگي مي كند در ريشه هايش امروز صدايم شد نسيم هر روزش

امروز

امروز من شدم سيب سرخ زندگي اش و او شادمان شد او . . .

او دوباره بزرگ شد دوباره برگ داد  دوباره قد برافراشت ،تنومند شد ،ريشه در خاك كرد و دوباره سيب سرخ زندگي داد....

سيبي كه همه مبهوت آن هستيم سيبي كه نميدانيم چيست اما مي دانيم براي زدن گاز زندگي است نميدانيم چرا گرد است نمي دانيم چرا شيرين و گاه تلخ است نميدانيم چرا شاد و گاهي غم گين است نمي دانيم .

فقط مي دانيم براي زدن گاز زندگي است گازي كه آشكار مي كند و پاسخ ميدهد  به سوال هايمان فقط يك گاز تا طعم زندگي را بچشي فقط يك گاز نه خيلي بزرگ نه خيلي كوچك مي آيي گاز بزنيم بي ضرر است .

پس يكي بردار

مال كيست؟ آري مال همان ميوه فروشي  است كه گفت اين ها سيب اند حراج است ببريد .

هيچ كس برنداشت ،نخريد و با خود نبرد اما. . . اما من اين كار را كردم تو هم اگر دوست داري يكي بردار اين ها سيب اند سيب سرخ زندگي سيب سرخ عشق بيا بيا طعمش را تا عمق وجود حس كن

حال اگر دوست داري جعبه را بردار و ببر براي مردمي كه مي بينند اما خود را به كوري زده اند

و زندگي كه پيش چشمانشان هست را نمي بينند .

فقط

فقط غم اندوه و تنهايي را مي بينند يعني همان سيب گنديده اي كه حتي ذره اي از آن هم سالم نيست و مال همان ميوه فروش است

همان ميوه فروشي است كه اين سيب ها را با قيمت گران مي فروخت

اما

اما آن ها هم حقي براي زندگي ، از زندگي دارند.

پس محرومشان نكن بگذار بيبنند و طعم حقيقي ديدن و زندگي كردن را بچشند

بگذارببينند ...

                    بگذار...

و سالها از اين ماجرا ميگذرد و هنوز كه هنوز است كسي سيبي برنداشته و هنوز هم كه هنوز است سيب ها سالم اند و تازه فقط منتظر اند منتظر كسي ،كساني كه بيايند و بردارند

اما هنوز خبري نيست

كسي به اين سو نمي آيد.

 ولي خواهند آمد خواهند برداشت و كشف خواهند كرد زندگي را كمي بيشتر صبر كن فقط كمي بيشتر. . . .

 

پايان

    





:: بازدید از این مطلب : 493
|
امتیاز مطلب : 83
|
تعداد امتیازدهندگان : 27
|
مجموع امتیاز : 27
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: