نوشته شده توسط : مريم

فروغ روشن



اي فروغ روشن شب‌هاي من!
اي طلوع صبح هر فرداي من!
مي‌شود پُر نور و روشن از رُخَت
ظلمت و تاريكي شب‌هاي من
اي عدالت‌گستر دور از زمين
كِي شود دور از ستم دنياي من؟
فصل سردي چيره گشته بر بهار
خشك و پژمرده گشته گل‌هاي من
از فراقت ناله‌ها دارم به شب
تا رسد بر كوي تو آواي من
مالِكي بعد از خدا بر اين جهان
شاه من! سلطان من! ‌آقاي من!
گشته گريان از فراقت ديده‌ام
شد خرابه منزل و مأواي من
هر شبي در بسترم زاري كنم
تا شبي آيي تو در رؤياي من





:: بازدید از این مطلب : 555
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : 5 مرداد 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: